قبله ی دلهای ما صحن و سرای رضاست
ورد لب شیعیان مدح و ثنای رضاست
خون دل شیعه از چشمه ی چشمش روان
دست عزا بر سر از داغ عزای رضاست
بی گل روی رضا(ع)گلشن دین بی صفاست
زینت گلزار دین عشق و صفای رضاست
هر طپش قلب ما هست به عشق رضا(ع)
جان و تن شیعیان جمله فدای رضاست
زائر کوی رضا(ع) زائر عرش خداست
چون که حریم رضا(ع) عرش خدای رضاست
درد دوا می شود در حرم قدسی اش
مرهم درد بشر چونکه دوای رضاست
خیمه ی دلهای ما سوخته از داغ او
این دل ویران ما کرب و بلای رضاست
هست دل شیعه از معرفتش چون طلا
در تن ما جای دل خشت طلای رضاست
هرچه طلب کرده ام داده به اذن خدا
دار و ندارم همه جود و سخای رضاست
تاج شهنشاهی هر دو جهان بر سرم
پادشه عالم است آنکه گدای رضاست
شیعه ام و نام من تا به ابد زنده است
هست فنا ناپذیر آن که فنای رضاست
چون که رضای خدا هست رضای رضا(ع)
کوشش ما شیعیان جلب رضای رضاست